آرزوهای من

صفحه خانگی پارسی یار درباره

درباره زمین

آمارهاى زیر وضعیت کره زمین را نشان می‌دهند. آمارهایى که حتماً براى شما هم جالب هستند:

?? درصد آسیایی ?? درصد اروپایی ?? درصد آمریکایی (شمالی و جنوبی) و ? درصد آفریقایی.

?? درصد مردمان روی کره زمین رنگین پوست هستند. از جمعیت روی زمین ?? درصد زنان و ?? درصد را مردان تشکیل میدهند.

از لحاظ در آمد: ?? مردم، صاحب ?? ? از تمام ثروت جهان هستند و همگى آن‌ها نیز آمریکایى هستند.

از نظر شرایط زندگى: ?? ? در شرایط بدى زندگى می‌کنند.

تحصیلات: ?? ? بی‌سواد و کم‌سواد (تحصیل نکرده) ? ? (تنها 1 ?) با تحصیلات دانشگاهى.

شرایط تغذیه: ?0 ? دچار سوء تغذیه.

زاد و ولد: 1 ? در حال مرگ؛ 2 ? در حال متولد شدن.

و کامپیوتر: 1 ? داراى کامپیوتر.

وقتى از این منظر به دنیا نگاه کنید در می‌یابید که ما واقعاً به همبستگى، درک متقابل، شکیبائى و آموزش، نیاز جدّى داریم. همچنین بد نیست به نکته‌هاى زیر هم توجه کنید:

اگر امروز صبح سالم از خواب برخاستید، قدر سلامتى خود را بدانید زیرا یک میلیون نفر تا یک هفته دیگر زنده نخواهند بود. اگر تاکنون از آسیب‌هاى جنگ، تنهایى در سلول زندان، عذاب شکنجه، یا گرسنگى در امان بوده‌اید، وضعیت شما از وضعیت ?00 میلیون نفر در دنیا بهتر است.

اگر می‌توانید بدون ترس از زندانى شدن یا مرگ، وارد محل عبادات خود مانند مسجد یا کلیسا شوید، وضع شما از 3 میلیون نفر در دنیا بهتر است.

اگر در یخچال شما خوراکى و غذا وجود دارد، اگر کفش و لباس دارید، اگر تختخواب و سرپناهى دارید، در این صورت شما از 7?? مردم جهان ثروتمندتر هستید.

اگر در بانکى حساب دارید، و اگر در جیب‌تان پول دارید، شما به 8? مردم دنیا که چنین شرایطى دارند تعلّق دارید.

اگر شما این نوشته را می‌خوانید، از سه خوشبختى بهره‌مند هستید:

?- بالاخره یک کسى بوده که برای شما گردآوری کند.

?- شما به 200 میلیون نفرى که قادر به خواندن نیستند تعلّق ندارید.

?- و … شما جزو 1? از مردم دنیا هستید که کامپیوتر دارند.

حال که اینها را می دانید:

طورى کار کنید که انگار نیازى به پول ندارید، طورى عشق بورزید که انگار هرگز آرزده خاطر نشده‌اید، طورى آواز بخوانید که انگار هیچکس صداى شما را نمی‌شنود.

و بالاخره طورى زندگى کنید که انگار زمین، بهشت است!


نامه به خدا

یک روز کارمند پستی که به نامه‌هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می‌کرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه‌ای به خدا !

با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود:

خدای عزیزم بیوه زنی هشتادوسه ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می‌گذرد. دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید.

این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می‌کردم. یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده‌ام، اما بدون آن پول چیزی نمی‌توانم بخرم. هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم . تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن ...

 

کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد. نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند. در پایان نودوشش دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند ...

همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند. عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت، تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسید که روی آن نوشته شده بود: نامه‌ای به خدا !

همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون نامه چنین بود :

خدای عزیزم، چگونه می‌توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم. با لطف تو توانستم شامی ‌عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم. من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی ... البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته‌اند!!...

 

 


زیبایی

مردی در نمایشگاهی گلدان می فروخت . زنی نزدیک شد و اجناس او را بررسی کرد . بعضی ها بدون تزیین بودند، اما بعضی ها هم طرحهای ظریفی داشتند .زن قیمت گلدانها را پرسید و شگفت زده دریافت که قیمت همه آنها یکی است .او پرسید:چرا گلدانهای نقش دار و گلدانهای ساده یک قیمت هستند ؟چرا برای گلدانی که وقت و زحمت بیشتری برده است همان پول گلدان ساده را میگیری؟

فروشنده گفت: من هنرمندم . قیمت گلدانی را که ساخته ام می گیرم. زیبایی رایگان است .


عشق

 

مرگ من روزی فرا خواهد رسید:

در بهاری روشن از امواج نور

در زمستانی غبار آلود و دور

یا خزانی خالی از فریاد و شور

مرگ من روزی فرا خواهد رسید:

روزی از این تلخ و شیرین روزها

روزی پوچ همچون روزهای دیگر

سایه ای از امروز ها.دیروز ها!!!

دیدگانم همچون دالان های تار

گونه های همچو مرمرهای سرد

ناگهان خوابی مرا خواهد ربود

من تهی خواهم شد از فریاد درد

می خزم آرام روی دفترم

دست هایم فارغ از افسون شعر

یاد می آرم که در دستان من

روزگاری شعله میزد خون شعر

خاک می خواند مرا هر دم به خویش

می رسند از ره که در خاکم نهند

آه شاید عاشقانم نیمه شب

گل بر روی گور غمناکم نهند

بعد من ناگه به یک سو می روند

پرده های تیره دنیای من

چشمهای ناشناسی می خزند

روی کاغذ ها و دفتر های من...

بعد ها نام مرا باران و باد

نرم می شویند از رخسار سنگ

گور من می ماند به راه

فارغ از افسانه های نام و ننگ


شگفتیهای جهان

10حقیقت شگفت انگیز و عجیب علم فیزیک
10 حقیقت شگفت انگیز علم فیزیک با کمک تعدادی از کاربران توئیتر انتخاب شده و با همکاری یک کیهان شناس تشریح شده است. خورشید می‌توانست از موز ساخته شده باشد، تقریبا همه جهان گم شده است و سیاهچاله‌ها سیاه نیستند سه نمونه از این حقایق شگفت انگیز هستند.

به گزارش مهر، فیزیک بدون شک علمی شگفت انگیز است، ذراتی که وجود ندارند در احتمالات به حساب می‌آیند، و زمان متناسب با سرعت حرکت شیئی تغییر می‌کند. نشریه تلگراف 10 پدیده عجیب از این عجایب در علم فیزیک را با کمک تعدادی از کاربران توئیتر و کیهان شناسی به نام مارکوس چاون ارائه کرده است که در ادامه ارائه خواهد شد.

خورشید می‌توانست از موز ساخته شده باشد: خورشید بسیار پر حرارت است زیرا وزن چند میلیارد میلیارد میلیارد تنی آن گرانش عظیمی به وجود می‌آورد که در نتیجه هسته ستاره را تحت فشاری غیر قابل تصور گذاشته و در نتیجه فشار بالا حرارت فوق‌العاده تولید می‌کند. در صورتی که به جای گاز هیدروژن از میلیاردها میلیارد میلیارد تن موز استفاده می‌شد نیز همان میزان فشار و در نتیجه همان مقدار حرارت در خورشید به وجود می‌آمد. با این حال با افزایش حرارت، اتمها با بخشهای مختلف ساختار ستاره‌ای برخورد کرده و انرژی اتمی را به وجود می‌آورند که در اینجا تفاوت میان حضور هیدروژن و موز در ساختار خورشید آشکار خواهد شد.

تمام ماده‌ای که نسل بشر را به وجود آورده است در یک حبه قند جا می‌گیرد: اتمها 99.9999999999999 درصد فضای خالی هستند و به همین دلیل در صورتی که تمامی اتمها را به گونه‌ای به هم بفشاریم که فضای خالی میان آنها از بین برود، یک قاشق چای خوری یا حجمی برابر یک حبه قند از این ماده در حدود پنج میلیارد تن وزن خواهد داشت، وزنی 10 برابر مجموع وزن تمامی انسانهایی که در حال حاضر در جهان حضور دارند. این در واقع همان پدیده‌ای است که در ستاره‌های نوترونی رخ می‌دهد و وزن آنها را تا حد غیر قابل باوری افزایش می‌دهد.

آنچه آینده است می‌تواند آنچه گذشته بوده است را تغییر دهد: شگفتی جهان کوانتوم به اثبات رسیده است، آزمایش دو جداره که نور را در دو حالت موج و ذره به اثبات می‌رساند به‌اندازه کافی عجیب و غیر قابل تصور هست. به خصوص زمانی که اعلام شود مشاهده نور می‌تواند آن را از موج به ذره و یا برعکس تبدیل کند. اما پدیده‌های عجیب‌تر این جهان پس از آزمایش جان ویلر فیزیکدان در سال 1978 خود را نمایان کرد. آزمایش وی نشان داد مشاهده یک ذره در حال می‌تواند سرنوشت ذره مشابه دیگری در گذشته را متحول سازد.

طبق آزمایش دو جداره در صورتی که هر یک از پرتوهای نوری خارج شده از یکی از شکاف‌های صفحه آزمایش را مشاهده کنید، در واقع پرتو را مجبور کرده اید خصوصیات ذره‌ای به خود بگیرد و اگر به هدف برخورد پرتو چشم بدوزید خصوصیت موج گونه به پرتو نور بخشیده اید. اما در صورتی که پس از عبور پرتو نور از شکاف به مسیری که از آن ناشی شده است چشم بدوزید آنگاه است که پرتو نور می‌تواند در هر دوحالت شکل بگیرد. به بیانی دیگر زمان حال بر گذشته پرتو نوری تاثیر گذاشته است. این آزمایش در آزمایشگاه تنها چند صد هزارم ثانیه به طول می‌انجامد اما در مشاهده نورهای ناشی از ستاره‌های دوردست نیز صدق می‌کند. در واقع مشاهده اکنون ستاره‌های دوردست می‌تواند گذشته چند هزار یا میلیون ساله آنها را تغییر دهد.

تقریبا همه جهان گم شده است: می‌توان به جرات گفت در حدود 100 میلیارد کهکشان در جهان هستی وجود دارد که هر یک از آنها از 10 میلیون تا 10 تریلیون ستاره را در خود گنجانده‌اند. خورشید زمین در مقایسه با این ستاره‌های یکی از کوچکترین و ضعیفترین ستاره‌ها به شمار می‌رود و حتی می‌توان نام کوتوله زرد رنگ را بر روی آن گذاشت. در واقع در جهان هستی مقادیر ترسناک و عظیمی از ماده مرئی وجود دارد که انسان تنها قادر به مشاهده دو درصد از آن است. وجود این حجم ماده به واسطه نیروی گرانش آنها پیش بینی می‌شود و ماده تاریک نیز که مقدار آن 6 برابر جرم ماده مرئی تخمین زده می‌شود، نیز بخش نامرئی جهان را تشکیل داده است. به گزارش مهر، وجود انرژی تاریک به عنوان بخشی دیگر از جهان که در واقع مابقی جهان را تشکیل داده است، موضوع را پیچیده‌تر خواهد کرد، انرژی که با گسترش سریع جهان در ارتباط است و به همراه ماده تاریک همچنان ناشناخته باقی مانده است.

جسم می‌تواند سریعتر از نور حرکت کند و نور همیشه بسیار سریع حرکت نمی‌کند: سرعت نور در خلا 300 هزار کیلومتر بر ساعت است با این حال نور همیشه در خلا حرکت نمی‌کند. برای مثال نور در آب با سرعتی یک سوم سرعت گفته شده حرکت می‌کند. در واکنشهای اتمی برخی از ذرات به سرعتهای بسیار بالایی دست پیدا می‌کنند که بخشی از سرعت نور است و در صورتی که از میان رابطی که سرعت نور را خواهد کاست عبور کنند، در واقع می‌توانند سریعتر از نور حرکت کنند. چنین پدیده‌ای درخششی آبی رنگ از خود به وجود می‌آورد که به «تشعشعات شرنکوف» شهرت داشته و با بمبهای صوتی قابل مقایسه است. کمترین سرعتی که تا کنون برای نور به ثبت رسیده است 17 متر بر ثانیه یا 61 کیلومتر بر ساعت بوده که به واسطه عبور از میان روبیدیوم منجمد با حرارتی برابر صفر مطلق ایجاد شده است. در این حرارت این ماده حالتی به نام میعان «بوز ـ انشتین» را تجربه می‌کند.

تعداد نامحدودی نویسنده مطلب را نوشته و تعداد نامحدودی خواننده آن را می‌خوانند: بر اساس مدلهای استاندارد کیهان شناسی جهان مرئی با تمامی میلیاردها کهکشان و تریلیون تریلیون ستاره هایش تنها یکی از بی نهایت جهانهایی است که مانند حبابهای صابون در یک اسفنج در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند. به دلیل بی نهایت بودن آنها می‌توان هر تاریخچه ممکنی را برایشان در نظر گرفت. اما تعداد تاریخچه‌های ممکن برای این جهانها متناهی است زیرا تعداد محدودی پدیده و تعداد محدودی نتیجه در بر داشته‌اند. تعداد این پدیده‌ها بسیار زیاد اما متناهی است پس همین پدیده عینی و کنونی که نویسنده این مطلب را نوشته و شما آن را می‌خوانید، باید بی نهایت بار در زمان رخ داده باشد. شگفت‌انگیزتر از آن این است که بدانیم نزدیکترین همتای ما در چه فاصله‌ای از ما قرار گرفته است. این فاصله عددی برابر 10 به توان 10 به توان 28 متر تخمین زده شده است که در صورت علاقمندی به محاسبه آن می‌توانید از عدد یک و 10 میلیارد میلیارد میلیارد صفر در برابر آن استفاده کنید!

سیاهچاله‌ها سیاه نیستند: به طور حتم سیاهچاله‌ها بسیار تاریکند اما سیاه نیستند زیرا این پدیده‌ها درخشان بوده و به آرامی نور خود را در تمامی طیفهای نوری از جمله نور مرئی به اطراف منتشر می‌کنند. این تشعشعات که «تشعشعات هاوکینگ» نام دارد نور خود و جرم سیاهچاله‌ها را به تدریج کاهش داده و با از دست دادن منبع جرم سیاهچاله‌ها تبخیر می‌شوند. به گزارش مهر، سیاهچاله‌های کوچک در مقایسه با جرمشان و نسبت به سیاهچاله‌های بزرگتر با سرعتی بالاتر از خود نور منتشر می‌کنند و بر همین اساس در صورتی که برخورد دهنده بزرگ هادرون بر اساس برخی نظریه‌ها از خود میکروسیاهچاله‌هایی تولید کند، آنها به سرعت تبخیر خواهند شد و دانشمندان پس از آن قادر خواهند بود بقایای تابشهای آنها را مشاهده کنند.

تصور بنیادین از جهان مسئول گذشته، حال و آینده آن نیست: بر اساس نظریه نسبیت خصوصی چیزی به نام اکنون، گذشته یا آینده وجود ندارد و قالبهای زمانی به یکدیگر وابسته‌اند زیرا همه هستی در سرعتی برابر در حرکت است. در صورتی که انسان با سرعتی کاملا متفاوت در حرکت بود شاهد پیر شدن زودهنگام یکی از نزدیکان و یا دیر پیر شدن وی نسبت به دیگران می‌بود.

ذره‌ای در اینجا می‌تواند به صورت آنی بر روی ذره‌ای در آن طرف جهان تاثیر بگذارد: زمانی که یک الکترون همتای ضد ماده خود یا پوزیترون را ملاقات می‌کند، هر در درخشش کوچکی از انرژی خنثی می‌شده و دو فوتون از این برخورد متولد می‌شوند. ذرات ساب اتمیکی مانند فوتونها یا کوارکها از ویژگی به نام اسپین برخوردارند که به مفهوم چرخش است، اما این ذرات در واقع حرکت چرخشی ندارند اما به گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار در حال چرخشند. جهت اسپین فوتونها در زمان تولد در برابر یکدیگر بوده و در نتیجه خنثی می‌شوند. با توجه به رفتارهای غیر قابل پیشبینی کوانتومی گفتن اینکه کدام فوتون در مسیر چپگرد و کدام یک در مسیر راستگرد حرکت خواهد داشت غیر ممکن است و در واقع تا زمانی که یکی از آنها مشاهده نشود، هر دو در هر دو جهت حرکت خواهند داشت اما به محض اینکه یکی از آنها مشاهده شود جهت راست یا چپگرد را به خود گرفته و به هر جهتی که حرکت کند، همتایش در مسیر متضاد آن حرکت خواهد کرد. این واقعیتی است که در آزمایشها به اثبات رسیده است.

هرچه سریعتر حرکت کنید سنگین‌تر می‌شوید: در صورتی که بسیار سریع بدوید به صورت لحظه‌ای و نه دائم، سنگین وزن خواهید شد. سرعت نور مرز سرعت در جهان است در این صورت زمانی که جسمی با سرعتی نزدیک به نور در حرکت است و شما به آن نیرویی وارد کنید، به سرعت آن نخواهید افزود بلکه تنها به آن انرژی اضافی وارد کرده اید که این انرژی باید در جایی قرار بگیرد. بهترین مکان برای قرارگیری این انرژی جرم جسم است. بر اساس قانون نسبیت جرم و انرژی با یکدیگر برابرند پس هر چه انرژی وارد شده بیشتر باشد جرم افزایش پیدا خواهد کرد. البته این افزایش وزن در انسان قابل چشم پوشی بوده و درعین حال غیر قابل انکار است.